عزیزم م م م

پرده اول
- عزیزم امشب برنامه ات چیه؟
- میخوام کمی با خودم خلوت کنم
- ااا....عزیزم  تنهایی؟؟؟

پرده دوم
- عزیزم کجا بودی؟
- دستشویی
- ااا ...عزیزم چرا منو با خودت نبردی؟؟؟


پرده سوم
- عزیزم ....میگم....تو تا حالا خواب منو دیدی؟
- نه
- ااا.... ذلیل شده  پس شب تا صبح تو چه غلطی می کنی؟؟؟

پرده چهارم و آخر
(بدن بیجان مرد روی زمین افتاده و زن مویه کنان بالای سرش)
- آخ خ خ خ عزیزم چرا رفتی و منو تنها گذاشتی
(صذایی از عرش  بگوش می رسد)
- عزیزم تو به روح اعتقاد داری؟

Gameover...Try again??

وقتي كه چيزيو كه داري جاي ديگه جستجو ي كني... وقتي كه اصلا نفهمي چي داري..... يا نه.. بدوني چي داري ولي فكر كني كه اون چيز هميشه باهاته و احساس كني براي حفظش نيازي به هيچ تلاشي از جانب خودت نيست ... اونوقت يه آن به خودت مياي و مي بيني ...دل غافل ...شيپور game over به صدا در اومده و بايد پاشي و كاسه و كوزه ات رو جمع كني و بري ....حالا چي شد كه اينو ميگم ...ياد خبري افتادم كه دو سه روز پيش خوندم ...


خبر عجيب و تكاندهنده اين بود:

زن و مرد كره اي انقدر غرق بازي در يك كافه نت شدند كه فرزند سه ماهه شان در خانه از گرسنگي مرد

عجيب تر و به قول خارجكي ها ايرونيك تر اينكه موضوع بازي ايندو بزرگ كردن يك كودك در محيط مجازي بوده. اينم آدرس سايت بازي پريوس آنلاين فقط خواهش ميكنم قبل از شروع بازي بچه اي اگر داريد از روي گاز برش دارين...يا لااقل يك كم آب روش بريزيد و زيرش رو هم كم كنيد...

Another view


I dont think i am different,it's just that sometimes i see things from a different view...and it sucks


Bubble Yum!


Lava

چون سيل مي خروشم و مي جوشم از زمين
خود را به طاق آينه پرتاب مي كنم
گاهي سريع و گهي كند و بي خيال
هموار دشت در سر و در حسرت وصال
افكنده سر به پيش و بگوشم ترانه ها
مي لغزم از كنار درختان و سبزه ها
غافل كه هيبت آن درياي زمهرير
درميكشد چه سهل چنين مركبم به زير
وانگاه در دمي
سيال روح مرا بي ملاحظه
در قالبي ز سنگ خاره چه در بند مي كشد
واين حسرت بزرگ :
افسوس جنگل سوخته ي جا مانده در قفا
در قلب اين سنگ سخت نا شكيب
ميماندش به جا
تا اوج انتها